کد مطلب:212724 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:116

شهاب بن عبدربه
شیخ طوسی (ره)، او را از اصحاب امام صادق (ع) شمرده [1] و در فهرست فرموده: شهاب، «اصلی» دارد كه ابن ابی عمیر از او روایت كرده است. [2] .

شهاب بن عبدربه، از موالی بنی اسد، از حضرت باقر و حضرت صادق علیهماالسلام روایت نموده، و مردی سرمایه دار و متمكن بوده است. [3] .

كشی گفته: شهاب و برادرانش: عبدالرحمن [4] و وهب و عبدالخالق، همگی از ثقاتند و از حضرت باقر و حضرت صادق علیهماالسلام روایت كرده اند. [5] .

اخباری در مدح و ذم او وارد شده كه ما به چند روایت در ذم و مدح او اشاره می كنیم و كسانی كه طالب تفصیلند به رجال مامقانی و سایر كتب رجال مراجعه فرمایند.

كشی، از حمدویه، از بعض مشایخ، روایت كرده كه وهب و شهاب و عبدالرحمن و اسماعیل بن عبدالخالق (پسر برادر شهاب) همگی فاضل، و از اخیارند. [6] .

از شهاب بن عبدربه نقل شده كه گفت: وقتی امام صادق (ع) به من فرمود: چگونه خواهی بود آن گاه كه محمد بن سلیمان (عامل منصور در بصره) خبر وفات مرا به تو بدهد؟

پس از مدتی، روزی در بصره، نزد محمد بن سلیمان بودم كه نامه ای را به من داد، و



[ صفحه 252]



گفت: «اعظم الله اجرك فی جعفر بن محمد (ع)» [7] چون محمد، خبر شهادات آن حضرت را به من داد، یاد كلام آن بزرگوار افتادم، و گریه گلویم را گرفت. [8] .

و اما از روایاتی كه در ذم او وارد شده است، ما به یك روایت روایت اشاره می كنیم:

مسمع كردین از امام صادق (ع) نقل كرده كه امام فرمود: شهاب بدتر است از میته، خون، و گوشت خوك. [9] .

نویسنده گوید: این روایت و روایات دیگری كه در قدح او وارد شده، نشان می دهد كه امام صادق (ع) برای حفظ جان و مال او، چنین فرموده. چون او مردی توانگر بود و مورد طمع حكومت وقت، و بهانه جوییهایی برای مصادره اموالش می كردند، و بهتر از همه نسبت او به تشیع بود؛ و آن روز شیعه گری گناه غیر قابل بخشش بود. لهذا امام از او اظهار تنفر می فرمود تا او سالم بماند و نظیرش در مورد زراره و دیگران به وقوع پیوست.

در داستان محمد بن عبدالله بن حسن (كه در مدینه خروج كرده بود) نقل شده كه چون شهاب تسلیم آنان نشد، و با آنان همكاری نكرد، قریب هفتاد تازیانه بر بدنش زدند. [10] .

در كتاب بصائر الدرجات، از شهاب بن عبدربه روایت شده كه گفت: خدمت حضرت صادق (ع) شرفیاب شدم، و می خواستم از آن حضرت بپرسم كه آیا جایز است شخص جنب، از حب [11] آب برداشته، غسل كند؟ چون خدمت حضرت رسیدیم، مطلب خود را فراموش كردم، امام به طرف من توجهی كرده، فرمود: ای شهاب! اشكالی ندارد كه جنب از آب حب بردارد. [12] .

ولید بن صبیح گوید: شهاب بن عبدربه از من خواست تا سلامش را به امام صادق (ع) رسانده، و بگویم كه هراسی در خواب به او دست می دهد. من پیغامش را به حضرت رساندم، امام صادق (ع) فرمود: به او بگو: مالش را پاكیزه كرده، زكاتش را بپردازد. من فرمایش حضرت را به شهاب ابلاغ كردم، او در جواب گفت: به حضرت عرض كن كه همه مطلعند



[ صفحه 253]



كه من زكات مالم را پرداخته ام. من بار دیگر پیغام شهاب را به حضرت رساندم، حضرت فرمود: به او بگو: آری، از مالت خارج كرده ای، اما آن را به دست مستحق نرسانده، و در جایگاه واقعی اش قرار نداده ای. [13] .

روایت شده كه وقتی، شهاب بن عبدربه از حضرت صادق (ع) پرسید: فدایت شوم، چگونه صبح كردی؟ فرمود: صبح كردم همان گونه كه ابوطفیل، عامر بن واثله، گفته:



و ان لاهل الحق لا شك دولة

علی الناس ایاها ارجی و ارقب [14] .



ثم قال: انا و الله ممن یرجی و یرقب - سپس فرمود: من هم به خدا، از امیدواران و چشم انتظارانم - [15] .



[ صفحه 255]




[1] رجال الطوسي، ص 218.

[2] فهرست طوسي، ص 167.

[3] اختيار معرفة الرجال، ص 413 - قاموس الرجال، ج 5، ص 89.

[4] در نسخه اي، عبدالرحيم ذكر شده (اختيار معرفة الرجال، ص 413).

[5] رجال كشي، ص 352.

[6] رجال كشي، ص 353.

[7] خداوند اجر تو را، در مصيبت امام صادق (ع)، بزرگ گرداند.

[8] رجال كشي، ص 353.

[9] رجال كشي، ص 352.

[10] اختيار معرفة الرجال، ص 415.

[11] ظرف سفالين بزرگي كه مايحتاج خانه ها پر از آب مي شد.

[12] بصائر الدرجات، جزء 5، باب 10، ح 3، ص 236.

[13] فروع كافي، ج 3، كتاب الزكاة، ص 546 - وسائل الشيعه، ج 6، ص 149 - بحارالانوار، ج 47، ص 364.

[14] بي شك براي اهل حق حكومتي بر مردم خواهد بود، كه من اميدوار و چشم انتظار آنم.

[15] اختيار معرفة الرجال، ص 94.